نتایج جستجوی عبارت «اکبر رضائی کوشکک آباده طشک مدرسه ابتدایی ارشد 15/3/1361 والفجر یک 20/1/1362 فکه فرهاد رضایی والفجر 8» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
زندگینامه جانباز سید مصطفی مظلومی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
 از کوچه‌های ده زیر تا راهروهای وزارت نفت سید مصطفی مظلومی در فروردین‌ماه سال ۱۳۳۲ خورشیدی در روستای ده‌زیر زاده شد. پس از اتمام دوران ابتدایی جهت ادامه تحصیل در دوره‌ی دبیرستان به شیراز مهاجرت نمود و به علت هوش و استعداد سرشار خویش، در دبیرستان شاپور شیراز که در آن زمان یکی از  بهترین و معروف‌ترین دبیرستان‌های کشور بود پذیرفته شد. پس از کسب مدرک دیپلم ریاضی در سال ۱۳۵۲ بلافاصله در رشته‌ی کارشناسی مدیریت صنعتی دانشگاه گیلان (لاهیجان)...
دوک نخ ریسی و کالک عملیات
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در سال 1362 که گردان کمیل در پادگان الغدیر اصفهان مشغول انجام تمرینات هلی‌برد بود. بخاطر حساسیت مسأله و اینکه دشمن متوجه نشود به برادران تأکید شده بود که مسأله را کاملا" محرمانه تلقی کنند و مرخصی که می‌روند، صحبتی راجع به چگونگی عملیات و تمرینات و آموزشها نکنند. در همان ایاّم یکی از نفرات گردان که از مرخصی به اصفهان برگشته بود، وقتی که مسئول آموزش مجددا" روی محرمانه بودن کار و تمرینات تأکید می‌نمود، گفت: خدا...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید حسین مهربان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید حسین مهربان »
در سحرگاه 1366/1/5 همزمان با روز عید قربان،‌ روزی که حضرت ابراهیم(ع) شاد و خرسند از عنایت الهی در رسیدن قربانی به جای اسماعیل(ع) بود،ـ حسین، خانه کوچک و باصفای خانواده‌ای ساده و زحمتکش را پر از شادی کرد. شش ساله بود که راهی مدرسه شد. دوران تحصیلی خود را تا کلاس پنجم در مدرسه اهلی نی‌ریزی گذراند و پس از آن ترک تحصیل کرد و به کار آزاد پرداخت. ـ‌ آخرین حرفه او نقاشی ساختمان بودـ در...
گفتن کلمه‌ای که اول آن مو است ممنوع
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
بعد از بمباران سال 1362 در منطقه جفیر که تعدادی از بچه‌ها شهید و مجروح شدند‌. آنها مدام در مورد بمباران و موشک و هواپیما و.... صحبت ‌‌می‌کردند. یکی دو روز بعد در چادر نشسته بودیم. شهیدان سعید بیگی، محسن پرهوده، محمد حسین کردگاری و آقایان قاسم زالپور، عزیز درویشی، غلامعلی فرخ و علی تاجبخش همه گرم صحبت بودند. یکی از برادران دانشجو هم به دیدار جبهه آمده بود. یک مرتبه یک موش بزرگ از یک طرف چادر...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید سید امید سیدموسوی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد سيد اميد سيدموسوي »
بسم الله الرحمن الرحیم ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفاکانهم بنیان مرصوص.1 با سلام به محضر آقا امام زمان(عج) و نایب بر حقش، خمینی روح‌الله و با درود به شما مردم شهیدپرور؛ وصیت خود را آغاز می‌کنم. ای امت شهیدپرور! امام عزیزمان را تنها نگذارید و همواره رهنمودهای پیامبر گونه‌اش را سرلوحه زندگی خویش قرار دهید و از روحانیت مبارز و متعهد پشتیبانی کنید و دائم در صحنه‌های انقلاب باشید. این را بدانید که این امام عزیز بود...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید شکرالله احسانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
پانزدهم مهرماه ۱۳۴۳ در بخش کوهستان شکروئیه داراب، کودکی چشم به جهان گشود که صلابت و سرافرازی کوه‌ها را در وجود خود داشت. خانواده مؤمن و متدین او به شکرانه اینکه خداوند بر آن‌ها منت گذاشته و چنین نعمتی را ارزانی داشته، نام او را شکرالله نهادند. در محیطی مملو از یاد خدا و فضای توحیدی کوهستان، به تربیت وی همت گماشتند. با کمک پدر و مادر دوره دبستان را تا سال سوم، در میان عشایر غیور استان...
زندگینامه شهید غلامرضا ماجدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
شهید غلامرضا ماجدی از جمله پرشمار شهیدانی است که در هنگامه هجوم بی امان لشکر عراق به مرزهای ایران از پا ننشستند و جان بر این راه گذاشتند. این شهید یکی از مظلوم ترین شهدای جنگ است که نامش بر تارک تاریخ این سرزمین برای همیشه خواهد درخشید. در یکی از روزهای سال 1345 در محله‌ی امام مهدی(عج) در خانه‌ای کوچک و محقر پس از سال‌ها انتظار کودکی پا به عرصه‌ی وجود نهاد که او را غلام‌رضا نامیدند. وی...
شهدا سال ۶۲ -وصیتنامه شهید حسین علیخانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد حسين عليخاني »
بسم‌الله الرحمن الرحیم چون من راه حق و حقیقت را انتخاب کرده‌ام. با این راه، توشه آخرت جاودانه خود را مهیا می‌سازم و می‌روم تا با نثار جان خود به میعادگاه عاشقان الله بپیوندم و در راه اسلام و قرآن با دشمنان اسلام مبارزه کنم؛ زیرا سرور آزادگان حسین بن علی (ع) و ۷۲ تن از یارانش جان خود را در این راه نثار کردند. ننگ است کسی که توان جبهه رفتن را داشته باشد و به جبهه نرود....
کلیات عملیات بیت المقدس ( آزادسازی خرمشهر )
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات بيت المقدس »
اشغال و تصرف خرمشهر در سال ۱۳۵۹ اندوه سنگینی بر روح، روان و جسم هر ایرانی نهاد. از روز تصرف این شهرستان مرزی که چون نگینی بر حاشیه اروندرود می‌درخشید، همه ایرانیان دلسوز، برای آزادی این شهر لحظه‌شماری می‌کردند. لذا پس از شروع عملیات هجومی علیه دشمن و اتخاذ مواضع آفندی جهت بیرون راندن عراق از اراضی اشغالی، یکی از مناطقی که مدنظر فرماندهان و مسئولان جنگ بود و مردم نیز بی‌صبرانه منتظر آن بودند، منطقه خرمشهر بود....
وحشت در صعود از نردبان متری
دانشنامه دفاع مقدس »
یکی از رزمندگان نقل می کند: اسفند ماه سال 1361 در اطراف شیراز مشغول آموزش نظامی جهت اعزام به جبهه بودیم. یکی از تمرینها و آموزشها بالا رفتن از نردبانی به ارتفاع 15 متر بود. بایستی از یک طرف آن بالا می‌رفتیم و از طرف دیگر پایین‌می‌آمدیم. وقتی‌‌که افراد به بالاترین قسمت می‌رسیدند؛ نردبان تکانهای شدیدی‌ می‌خورد و آنها دچار ترس و وحشت می‌شدند. پاسداری که متصدی آموزش بود، در پایین ایستاده ‌‌و بطور مکرر می‌گفت: یا الله...